روز گذشته نیروی دریایی سپاه پاسداران دو فروند نفتکش یونانی را به دلیل تخلفات انجامگرفته در آبهای خلیجفارس توقیف کرد. توقیف این دو کشتی پسازآن صورت گرفته است که دولت یونان یک نفتکش روسی حامل نفت ایران را بهصورت علنی دزدیده و تحویل آمریکاییها داد. اواخر فروردینماه امسال گارد ساحلی یونان نفتکش لانا را در جزیره ائوبویا توقیف کرد. در حالی اتحادیه اروپا به بهانه تحریم نفتکش روسی را متوقف کرده بود که بر اساس پروتکلهای دریایی کشتی روس، نفت ایران را جابهجا میکرد و پرچم کشورمان روی عرشه آن در اهتزاز بود.
پس از اقدام غیرقانونی یونانیها وزارت امور خارجه ایران سفیر یونان و نیز کاردار سوئیس در تهران را احضار کرده و سعی کرد با روشهای دیپلماتیک به آتن اخطار لازم را بدهد، اما یونانیها بهجای اجرای قوانین کشتیرانی و دریانوردی در اقدامی عجیب تسلیم فشار غیرقانونی آمریکاییها شده و نفت ایران را مصادره کردند. بر اساس گزارش شرکت انگلیسی اطلاعات دریایی لویدز لیست، ایالاتمتحده آمریکا نفتکش «آیس انرژی» را برای تحویل گرفتن محموله نفتی ایران، به یونان اعزام کرد و این محموله طبق درخواست وزارت دادگستری آمریکا، به این کشور تحویل شد. در آن زمان سازمان بنادر و دریانوردی کشورمان با صدور بیانیهای، این اقدام دولت یونان را «مصداق بارز دزدی دریایی» دانست.
جمهوری اسلامی ایران سالها تجربه مقابله با دزدان دریایی را در کارنامه خود دارد. نیروهای مسلح کشورمان بارها با اشرار مسلح در خلیجفارس، شمال باب المندب تا خطوط ساحلی سومالی و حتی اقیانوس هند مقابله و امنیت منطقه را در برابر اقدامات مسلحانه تأمین کردهاست. اما با آغاز دوران «فشار حداکثری ترامپ» و اجرای قانون تحریمهای ثانویه مدل دزدی دریایی تغییر کرده است! اگر روزگاری چند قایق کوچک شبانه و با تعدادی مسلسل ازکارافتاده به کشتیها حمله کرده و به اموال و کارکنان آن صدمه میزدند؛ حالا دولتهای غربی بهصورت علنی و در روز روشن کشتیهای کشورهای مختلف را توقیف کرده و بار آن را میدزدند. بهصورت طبیعی برخورد با این دزدی سازمانیافته و دولتی با دادن بیانیه دیپلماتیک و احضار چند سفیر و کاردار امکانپذیر نیست! ازاینرو رزمندگان سپاه پاسداران بارها با انجام عملیاتهای اطلاعاتی و تاکتیکی در خلیجفارس ضربه سنگین به حیثیت این دزدان دریایی مدرن زدهاند.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت اخرونوت درباره اهمیت اقدامات عملیاتی سپاه پاسداران مینویسد:
توقیف نفتکشهای ایرانی در منطقه طرحی بود که موساد آن را بهعنوان «جنگ جدید نفتکشها» پیش میبرد. هدف آن بود که تهران بهگونهای تحت فشار قرار بگیرد که با اجرای تحریمها و کنترل میدانی فروش نفت، فلج شده و حتی نتواند یک قطره نفت نیز صادر کند، اما سپاه ورقبازی را برگرداند.
این روزنامه عبری زبان در ادامه این گزارش مهم نوشته است:
وقتی نیروی دریایی سپاه کشتی انگلیسی «استنا ایمپرو» را بهتلافی دزدی دریایی لندن در تنگه جبلالطارق متوقف کرد، اتاق عملیات اطلاعاتی مشترک متوجه شد که این بازی دیگر مثل قبل نیست؛ زیرا افسران ایرانی پرچم انگلیس را پایین کشیده و روی عرشه آن اذان پخش کردند. آن زمان حیثیت انگلیس بر باد رفت. زیرا وقتی سپاه میخواست نفتکش انگلیسی را توقیف کند، یک واحد نیروی دریایی انگلیس در ناو جنگی «اچاماس مونتروز» در یک پیام بیسیمی به فرمانده «استنا ایمپرو» تأکید میکند که به مسیر خود ادامه دهد؛ اما یکی از افسران سپاه که این مکالمه را شنود میکرد روی خط گفتگو میان انگلیسیها آمده و از ناو جنگلی ملکه انگلیس میخواهد در ماجرا دخالت نکرده و مسیرش را عوض کند. فرمانده ارتش سلطنتی بریتانیا وقتی متوجه شد سپاه در اجرای عملیات جدی بوده و تعارفی با هیچ کس ندارد، مجبور به ترک آن منطقه شد!
پس از بیحیثیت شدن نیروی دریایی ملکه در خلیجفارس، ارتش رژیم صهیونیستی سعی کرد با انجام چند عملیات خرابکارانه جور کمکاری ناوهای جنگی غربیها را در منطقه بکشد، این جنگ دریایی درنهایت بهگونهای رقم خورد که ژنرال «الیعاز چنی ماروم» فرمانده سابق نیروی دریایی اسرائیل در شرح آن در روزنامه «یسرائیل هیوم» نوشت: باختیم! جنگ دریایی از دو سال پیش و در سناریوهای مختلفی اجرا شد، اسرائیل نیز با حمله به نفتکشهای ایرانی حامل سوخت برای سوریه بهصورت علنی وارد آن شد، اما درنهایت ترابری تجاری اسرائیل دچار مشکل شده و کشتیهای در مالکیت اسرائیل در سرتاسر جهان با چالش بزرگی مواجه شوند. اجرای این عملیات مایه سرافکندگی موساد است.
در ماجرای سرقت محموله نفتی ایران در ساحل یونان؛ آمریکاییها با نقض قوانین بینالمللی و دریانوردی در مسیر انتقال انرژی اخلال ایجاد کردند. توقیف دو نفتکش یونانی نشان داد، آمادگی رزمی جمهوری اسلامی ایران در برخورد با عوامل اختلالگر قاطع و قطعی است. روزنامه واشنگتنپست در شرح این عملیات غرورآفرین نوشته است: دو نفتکش یونانی توقیفشده حامل دهها هزار بشکه نفت صادراتی عراق، فروختهشده به ایالاتمتحده آمریکا، بودند که پس از بارگیری در بندر بصره در روز پنجشنبه، به مقصد ایالاتمتحده آمریکا به راه افتادند. نیروی دریایی سپاه پاسداران پس از شناسایی نفتکشها و مالک محموله نفتی آنها را توقف کرد.
بنا بر اطلاعات دریافتی، پهپادهای شناسایی سپاه پاسداران در آبهای خلیجفارس دو کشتی یونانی را رهگیری کرده و درنهایت، پس از نزدیک شدن به موقعیت با عملیات نیروهای ویژه نیروی دریایی سپاه، توقیف شدهاند. نیروی دریایی سپاه با استفاده از قایقهای تندرو دو نفتکش به نامهای «پرودنت واریور» (Prudent Warrior) و «دلتا پوزایدون» (Delta Poseidon) به ترتیب در ساعت ۱۵ و ۱۸ بهوقتتهران توقیف کرده است. در این عملیات پرچم یونان پایین کشیده شده و درنهایت دو نفتکش به سمت بندرهای جنوب ایران هدایت شدند. آمریکاییها پس از توقیف این دو نفتکش ادعا کردهاند که سیستم ناوبری آنها خاموش شده است، درحالیکه قبل از اجرای عملیات خدمه کشتی سیستمهای رهیابی را از کار انداخته تا با چراغ خاموش از تنگه هرمز عبور کنند! توقیف دو نفتکش یونانی اشراف اطلاعاتی و رصد سپاه را به رخ حریف کشید.
توقیف دو کشتی یونانی در خلیجفارس در پاسخ به دزدی دریایی مشترک اروپاییها و آمریکا چند پیام راهبردی برای منطقه دارد:
۱- در خلیجفارس یک قاعده ساده وجود دارد: اگر جمهوری اسلامی ایران نتواند نفت بفروشد؛ دیگران نیز نمیتوانند!
۲- سرقت نفتکش ایرانی در اروپا، نشانهای از قانون جنگل آمریکاییها بود. در این بازی؛ حالا دزدان دریایی چشم آبی با همه تبصرههای «قانون سپاه» در خلیجفارس بهخوبی آشنایی پیداکردهاند.
۳- سرعت واکنش جمهوری اسلامی ایران و اشراف دقیق سپاه بر روی تنگه هرمز از یکسو و شناسایی سریع و عملیات همزمان برای انتقال نفتکشها از سوی دیگر هشداری مهم برای سایر کشورهای همکار با دزدان دریایی دارد. هر دولتی که برای کاخ سفید خوشرقصی کند باید هزینه اقدامات ضد ایرانی را نیز بپردازد. پیشازاین کره جنوبی مشمول این قاعده مهم شده است. دولتهایی که در حمایت از «تحریمهای ثانویه» آمریکاییها با واشنگتن همکاری کنند برای عبور کشتیهای خود از تنگه هرمز باید همیشه نگرانیهای خاص داشته باشند.
۴- بچرخ تا بچرخیم! گروه دزدان دریایی بایدن نشان داد که بازگشت به شعار دیپلماسی تنها طبلی توخالی در ستاد جنگ روانی است، در عمل رئیسجمهور آمریکا همچنان تابع روحیات ترامپی است، بایدن اگرچه آلزایمر گرفته و بر امور شخصی خود نیز اشراف ندارد؛ اما مشاوران او بهخوبی به یاد دارند که در دوره اوباما چگونه افسران ارشد آمریکایی در جزیره فارسی خود را خیس کرده و بهزانو درآمدند.
۵- باز و بسته شدن تنگه هرمز معطوف به اراده جمهوری اسلامی ایران است، آنچه از خلیجفارس به خارج صادر میشود، به بازیگردانی تهران بستگی دارد و نه ناوگان پنجم دریایی متجاوزین در بحرین! کشورهای مختلف در شرایطی حقدارند از تنگه هرمز عبور کنند، که حرکت آنها ضرری و ناامنی برای ایران نداشته باشد.
هفته گذشته وبسایت آمریکایی – صهیونیستی آکسیوس در گزارشی نوشت: بایدن بهعنوان بخشی از سفر برنامهریزیشده خود به خاورمیانه در پایان ماه ژوئن، به دیدار از عربستان سعودی فکر میکند. در این گزارش آمده بود که چند مقام آمریکایی پیش از سفر بایدن به منطقه بهصورت محرمانه به ریاض رفته تا درباره شیوه فروش نفت سعودی در هنگامه جنگ در شرق اروپا مذاکره کنند. به گفته برخی منابع، برت مکگورک هماهنگکننده امور خاورمیانه در کاخ سفید و آموس هوچستاین، نماینده وزارت امور خارجه در انرژی مخفیانه وارد عربستان شدهاند.
همزمان با افزایش شعلههای جنگ در اوکراین، دولت بایدن از عربستانیها خواسته بود تا میزان صادرات نفت خود را افزایش دهند؛ در آن زمان سعودی زیر بار آن خواسته نرفت. به گفته مفسران سیاسی، حضور محرمانه دو مقام دیپلماتیک و امنیتی آمریکا به ریاض باهدف قانع کردن عربستان صورت گرفته تا آن را بهعنوان دستاورد سفر بایدن در منطقه جا بزنند. به نظر میرسد که دولت عربستان به دلیل فشار شدید داخلی و گرفتاری در باتلاق جنگ در یمن با خواسته بایدن موافقت کرده و نفت بیشتری به بازار عرضه کند، در این سناریو اما یک مؤلفه مهم توسط آمریکاییها نادیده گرفتهشده است. قانون سپاه هر لحظه میتواند بایدن را در شطرنج منطقه مات کند؛ در این ماجرا دست روی دست زیاد است!
***
محمد صرفی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: حدود یک ماه پیش دولت یونان نفتکش «پگاس» را توقیف کرد. یونان اعلام کرده بود این نفتکش روسی را به دلیل تحریمهای اتحادیه اروپا در پی جنگ اوکراین توقیف کرده است. پس از چند روز مشخص شد این نفتکش حامل نفت ایران بوده و نه روسیه، به همین دلیل یونان اقدام به آزادی نفتکش مذکور کرد.
چند روز بعد نام این نفتکش «لانا» شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر فراز خود نصب کرد. پس از آن دولت یونان یکبار دیگر این نفتکش را توقیف کرد.
دولت یونان از روز پنجشنبه اقدام به آغاز انتقال محموله نفتی «لانا» به نفتکش «آیس انرژی» - متعلق به یک شرکت این کشور- کرده است که احتمالاً تا اواسط هفته جاری بهطول میانجامد و قرار است این محموله راهی آمریکا شود. به گفته برخی منابع، این توقیف و انتقال محموله نفت ایران، به درخواست وزارت خزانهداری آمریکا - بهعنوان مرکز و اتاق جنگ اقتصادی واشنگتن علیه ایران- در حال انجام است.
در پی این اقدام دولت یونان، روز جمعه دو نفتکش این کشور- «پرودنت واریور» و «دلتا پوسایدن»- در آبهای خلیج فارس از سوی نیروی دریایی سپاه پاسداران توقیف شدند. برخی منابع داخلی اعلام کردهاند ۱۷ نفتکش دیگر یونانی هم در خلیج فارس به سر میبرند و ادامه حماقت آتن میتواند تبعات بیشتری برای این کشور داشته باشد.
همچنین چهارشنبه هفته گذشته وزارت خزانهداری آمریکا در اقدامی که مرتبط با اتفاقات اخیر است، اسامی ۱۰ تن با تابعیتهای کشورهای مختلف از جمله ایران و ۹ شرکت را به بهانه همکاری با سپاه پاسداران و فروش نفت ایران در فهرست تحریمی خود قرار داد. آمریکا مدعی است این شبکه بینالمللی فروش نفت ایران را تسهیل میکنند.
آنچه این روزها بین ایران و یونان میگذرد مرحلهای از یک نبرد دامنهدار و طولانیمدت میان واشنگتن و تهران است که این تقابل از چند منظر قابل تأمل و بررسی است؛
۱- پیش از هر چیز، این ماجرا که نخستینبار هم نیست اتفاق میافتد، نشاندهنده وضعیت واقعی دنیای امروز است که در آن اساساًً چیزی به اسم قاعده و قانون بینالمللی وجود خارجی ندارد. در حالی که ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل تحت تحریم نیست و محدودیتی در فروش نفت ندارد اما آمریکا با تکیه بر تحریمهای یکجانبه خود و برای رسیدن به اهدافی که مدنظر دارد، از هیچ اقدامی برای ضربهزدن به ایران رویگردان نیست.
دزدی نفت ایران و راهزنی دریایی تنها یک نمونه از این اقدامات خصمانه است. جنگ اقتصادی همهجانبه، اقدام به خرابکاری، ترور و بمباران تبلیغاتی علیه نظام و مردم ایران از دیگر مصادیق این دشمنی است. نکته قابل تأمل و جالب ماجرا آنجاست که آمریکا در روز روشن و برخلاف همه قوانین بینالمللی، اقدام به دزدی نفت ایران میکند و همزمان مدعی است جمهوری اسلامی کشوری است که صلح و ثبات را در منطقه به خطر انداخته است! این میزان از وقاحت فقط از آمریکاییها برمیآید.
۲- آمریکا در حالی اقدام به دزدی محموله نفت ایران کرده است که همچنان مدعی است بهدنبال احیای برجام بوده و خواهان توافق با ایران است. تناقضات سیاسی آمریکا چیز جدید و تعجبآوری نیست. تعجب از برخی داخلیهاست که این آمریکای شیاد را رنگ کرده و انگشت اتهام را در مسائل مختلف به سوی ایران دراز میکنند.
ایران هر حرکتی در راستای منافع خود انجام بدهد، متهم به سنگاندازی برای احیای برجام میشود اما قبله آمال آنها اگر نفت ایران را بدزدد لابد اشکالی ندارد و اصلاً تقصیر خودمان است که زودتر کوتاه نیامدیم و امتیازات مدنظر آمریکا را تقدیم نکردیم!
۳- ظاهر ماجرا اقدام آمریکا را تهاجمی نشان میدهد اما در واقع این راهزنی دریایی، از سر خشم و استیصال است. فراموش نکنیم که هدف آمریکا در چند سال اخیر، صفر کردن فروش نفت ایران بوده است.
این سیاست را دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا کلید زد و در حالی که جو بایدن مدعی بود که این سیاست - تحت عنوان کلی فشار حداکثری- اشتباه بوده و باید در آن تجدیدنظر کرد، اما پس از راهیابی به کاخ سفید در سال ۲۰۲۰ هیچ تغییری در آن بهوجود نیاورد و دقیقاًً همان راه ترامپ را در پیش گرفت. با این حال به اذعان خود آمریکاییها این سیاست که جمهوریخواه و دموکرات نیز نمیشناسد، منتج به نتیجه نشده و نتوانسته است ایران را به زانو درآورد.
جمهوری اسلامی ایران از طرق مختلف مشغول فروش نفت خود است، با استفاده از سیستمی که رسانههای غربی به آن لقب «ناوگان اشباح» دادهاند.
درآمد حاصل از این فروش نیز با روشهایی خاص وارد کشور میشود. دو ماه پیش روزنامه آمریکایی والاستریت ژورنال در گزارشی نوشت: ایران با یک «سیستم مالی مخفی» تحریمها را دور میزند. به نوشته این روزنامه؛ «این سیستم مالی و بانکی مخفی، تهران را قادر خواهد ساخت تا این کشور محاصره اقتصادی خود را بهراحتی تحمل کرده و از آن بهعنوان اهرم فشاری در مذاکرات هستهای استفاده کند.
این سیستم مالی پیچیده شامل حسابهایی در بانکهای تجاری خارجی، شرکتهای نیابتی ثبتشده در خارج از ایران، شرکتهایی که تجارت ممنوعه را مدیریت میکنند، و یک اتاق پایاپای معاملات در داخل ایران است که به این کشور کمک میکند تا به راحتی در برابر فشار دولت بایدن برای پیوستن مجدد به توافق هستهای ۲۰۱۵ مقاومت کرده و برای خود زمان بخرد تا به پیشبرد برنامه هستهای خود در حین مذاکرات ادامه دهد.» از این رو راهزنی آمریکاییها را باید واکنشی از سر شکست و عصبانیت دانست.
۴- اغلب راهزنیهای دریایی آمریکا با مشارکت کشور ثالث انجام میشود. آمریکا با فشار به برخی کشورهای ضعیف و وابسته، آنها را به اقدام در جهت اهداف خود و علیه منافع ایران وامیدارد. یونان اولین کشور از این دست نیست و احتمالاً آخرین آنها نیز نباشد. اقدام جمهوری اسلامی ایران در توقیف دو نفتکش یونانی، طبیعیترین و بهترین واکنش به مشارکت آتن در این راهزنی است.
این کشورها باید بدانند که اقداماتشان بدون هزینه نیست و هزینه سنگین و چند برابری آن را قاطعانه و سریع متحمل میشوند و باید پرداخت کنند. در این میان از هزینهسازی برای آمریکا بهعنوان سردسته راهزنان نیز نباید غافل بود. این هزینهسازی میتواند مستقیم و متقارن یا غیرمستقیم و نامتقارن باشد.